دفع دشمنان

 

 

 

دفع مخالفان و دشمنان گوناگون امام زمان(ع) و جلوگيرى از حملات آنها به مبانى فكرى و اعتقادى مومنان، نشان از پيوند با آن مولاى دوران و صاحب زمان است.برخى از دشمنان، آشكارا و يا در نهان، به آموزه هاي دينى مى تازند تا افراد را از صفوف ايمانيان جدا سازند و گمراه نمايند.علاوه بر كافران و مشركان، منافقان نيز به انگيزه نان و مقام ، در صف دشمنان قرار دارند.مخالفت هاي اين دشمنان، بسى سهمگين تر از مخالفت كافران و جاهلان و منافقان زمان پيامبر (ص) است.امام صادق(ع) فرمود:”قائم(ع) با مشكلاتى روبرو خواهد شد كه پيامبر(ص)با آن مواجه نگردید! زمان ايشان مردم بت‌های سنگی و چوب‌ های تراشیده را می‌ پرستیدند؛ اما زمان قائم، با تاويل كتاب خدا بر او خروج می‌ کنند”١ يعنى در لباس دين و با استناد به قرآن و تأويل آن بر اساس رأي خودبا او مخالفت مى نمايند؛ و نيز فرمود:”قائم ما چون قیام کند، مردم از روی جهل با او برخورد می‌کنند؛ شدیدتر از آنچه رسول خدا از سوی نادانان جاهلیّت روبه‌رو شد”٢… 
 
در طول دوران غيبت، اين دشمنان بي كار ننشسته و با انواع ترفندها و بيان ها و كتاب ها و رسانه هاى گمراه ساز، به مقابله با مهدويت پرداخته و مى پردازند. اين وظيفه عالمان و منتظران است كه اولاً به رصد فعاليت هاي فرهنگى آنان بپردازند و ثانياً با تلاش علمى، خود را به پاسخ هاي مناسب، تجهيز نمايند و ثالثا از همان راه هايي كه آنها حمله را از آنجاها شروع كردند، رفته و مقابله نمايند و ترفندهاى آنان را رسوا سازند. اين سه مرحله يعنى رصد، تجهيز و مقابله نبايد فراموش شود زيرا دشمنان لحظه اى خاموش ننشسته و دائماً به طراحى برنامه هاى جديد براي مقابله با ايمان و ايمانيان مشغول هستند و قلوب مومنان را نشانه رفته و مى روند.انواع گروه هاى منحرف و فرقه هاي گمراه مثل قارچ سمّى مى رويند و با انواع سموم به جان اعتقاد مهدويت و بلكه اصل دين مى افتند و بعد از مدتى كه اثرشان ازبين رفت، جاى خود را به فرقه هاى ديگرى مى دهند.از رصد اين گمراهان، نبايد غافل شد.
 
در موضوعات مهدويتى، بيشترين حمله ها به غيبت امام است كه بسيارى از اين طريق، گمراه شده اند.مى گويند چرا بايد امام غائب باشد و امام غائب چه فايده اى براي مردم دارد؟ عالمان در اين موضوع صدها كتاب نوشته و پاسخ آن را داده اند.بعضى كتاب ها نيز همچون كتاب كمال الدين به دستور خود امام در تبيين اين موضوع تاليف شده است٣.اين عالمان توضيح داده اند كه غيبت امام ، غيبت جسمانى است نه معنوى و ايشان ماموريت امامت شان را مثل ساير پيشوايان الاهى انجام مى دهند و فقط ديده نمى شوند يا ديده مى شوند ولى شناخته نمى شوند. ضمن آنكه غيبت مختص ايشان نيست و پيامبران گذشته و امامان نيز غيبت داشته اند مثل غيبت يونس از ميان قوم خود و غيبت ساير پيشوايان از مردم شهرهاى ديگر وقتى در يك محل ساكن باشند؛ و براي اينكه موضوع را براي مخاطبان ملموس سازند، امام عائب را به خورشيد تشبيه كرده اند زمانى كه ابرها آن را مى پوشانند و از ديد مردم پوشيده مى شود در حاليكه فوايد وجودى اش مثل نور و حرارت و ساير آثارش باقى است فقط رويت نمى شود و اين رويت نشدن دليل نبودنش و فايده نداشتنش نيست.
 
چنان كه گفته شد، مقابله و مناظره ، ورزيدگى و مهارت مى خواهد. كسانى كه در صف اول مبارزه فرهنگى با دشمنان و مخالفان هستند بايد چنان توانا باشند كه با مهارت كامل، انواع ترفندهاى دشمن را در مناظره، شناخته و آنها را خنثى نموده و با روش هاي حلّى و نقضى، دلايل آنان را باطل سازند.اين ورزيدگان كه در واقع مجاهدان عرصه رزم فرهنگى هستند، لازم است تجربيات خود را به ديگران و به ويژه جوانان انتقال دهند و از آنان مرزباني چون خود بسازند تا هيچ زمانى، عرصه دين از مرزبانان و مجاهدان فرهنگى خالى نباشد و شيراوژنان مجاهد، دفع متجاوزان كنند: هر بيشه گمان مبر كه خالى است/شايد كه پلنگ خفته باشد! اين مقابله و مرزبانى گاهى با مناظه است، گاهى با گفتمان در فضاى مجازى است؛ گاهى با قلم و گاهى در عرصه رسانه و هنر و گاهى هم ميادين فناورى هاى نوين و تكنيك هاى ارتباطى و تبليغى.به هرحال، نبايد از دشمن غافل شد و تحركات آنها را زير نظر داشت و هماره آماده مقابله با تهاجم فرهنگى آنان بود.
 
————–
١.نعمانی، الغیبة/٢٩٧ح٣.       ٢.همان،٢٩٦،ح١.    ٣. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه،مقدمه مولف.
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *