مناجات نبوى

 

 

 

پیامبر ما چنان به عبادت و مناجات مشتاق بود كه به گواه همه مورخان ،بخش زيادي از جواني خود تا هنگام بعثت را در خلوت كوهساران و غار حرا به راز و نياز با خالق سپرى مى نمود.اربعين ها گريه و زاری كند/ بهر آنكه روح را صافی كند/نيمه شب ها با خدايش راز كرد/خود رها از دست نفس و آز كرد…آرى! به مدال ختم رسالت از آنجا دست يافت كه در خلوت غار حرا ، راز و نيازها با خالق بى همتا داشت.پس از بعثت نيز خداوند همين روش را از او خواست: “ای جامه به خود پيچيده! شب را جز كمي، به پاخيز! نيمی از شب را يا كمی از آن كم كن يا بر نصف آن بيفزا و قرآن را با تأمّل بخوان!”١.ای مُزَمِّل، خيز در آنای ليل/ بهر راز و ذكر همگام سهيل/ نيمه شب ها با خدايت راز كن/خود رها از دست نفس و آز كن…بله، اين منجی بشريت بايد با عبادات و نماز شب ها و مناجات ها، خود را برای اين مأموريّت و رسالت عظيم روزانه آماده سازد:”همانا برنامه (عبادت) شبانه پا برجاتر و با استقامت تر است و تو در روز تلاش مستمر و طولانی خواهی داشت”٢؛شب خيز كه عاشقان به شب راز كنند/گرد در و بام دوست پرواز كنند/هرجا كه دری بود به شب بسته شود/ اِلّا در دوست را كه شب باز كنند!
 
او با مناجات بدانجا رسيد كه خدايش مستقيماً راه قرب و وصول به مقام محمود را نشانش داد:“پاسی از شب را (از خواب برخيز) و تهجّد و نماز شب داشته باش! اين يك وظيفه اضافی برای توست تا پروردگارت تو را به مقام محمود(مقامی در خور ستايش)برانگيزد”٣؛ گر مقام محمود تو را آرزوست/ با مناجات و دعا حاصل شود؛”و در شبانگاه برای او سجده كن و مقدار طولانی از شب او را تسبيح گوی!”٤. محبت الاهى چنان در دل او جاى گرفته بود كه در مناجات هايش ،دوام اين محبت و محبت دوستان او را طلب مى نمود:”خداوندا محبت خود و محبت دوستدارانت را از تو خواستارم، (خداوندا) عملی را به من ارزانی کن که با آن به محبت تو دست یابم، خداوندا محبت و دوستی خودت را از دوست داشتن من نسبت به خودم و خانواده ام و آب خنک و گوارا، نزدم بیشتر و محبوب تر گردان”(اللّهم انّی اسئُلکَ حُبَّکَ و حُبَّ مَنْ یُحبُّکَ و العَمَل الذّی یبلّغُنی حُبَّکَ، اللهمَّ اجْعَل حُبَّکَ احبُّ الیَّ من نَفسی و اهلی و الماءِ الباردِ)٥.امام صادق(ع) فرمود: “بر شما باد به نماز شب؛ زيرا نماز شب سنّت پيامبر شماست”٦…
 
آن حضرت، لحظه اي از عبادت و مناجات جدا نبود؛چه آن زمان كه به غار حرا مى شتافت و چه بعد از آن در طول دوران رسالت.غار حِرا  نقطه عبادتگاه امين قريش  بود. او شب ها و روزهای پيش از بعثت و رسالت را در آنجا سپری می كرد و اين نقطه دور از غوغای زمان و زمانه را به عنوان عبادتگاه خويش انتخاب كرده بود. تمام ماه رمضان ها را در اين نقطه می گذراند و در غير اين ماه نيز ايّامی را در آنجا سپری می كرد و حتی همسر عزيزش می دانست هر گاه حضرت به خانه نيايد، به طور قطع در غار حراء  مشغول عبادت و مناجات است و هر موقع كسانی را دنبال او می فرستاد، او را در آن نقطه در حال تفكر و عبادت پيدا می كردند.اُمّ سلمه همسر پيامبر گويد:در نيمه شب ها دعا می خواند و ناله می كرد از جمله مى فرمود:” خدايا! يك چشم به هم زدن مرا به خودم وامگذار!( اَللَّهُمَّ لاتَكِلْنی اِلی نَفْسی طَرْفَةَ عَيْنٍ اَبَداً)٧.گاه برخی از همسران پيامبر به آن حضرت اعتراض می كردند كه چرا اين همه ناله و شب زنده داری می كنی و حال آنكه قرآن شما را آمرزيده خوانده،مى فرمود:”آيا نبايد من يك بنده شكرگزار باشم؟!(اَفَلا اَكُونَ عَبْداً شَكُوراً)٨…
 
آرى،پيامبر اكرم(ص) فقط در ايام عادى اهل مناجات و عبادت نبود؛ او نه تنها در دوران آرام زندگى اهل مناجات و نماز شب بود، بلكه در سخت ترين لحظه ها و درگيري ها و جنگ ها نيز مناجات را ترك نمی كرد.امير مومنان(ع) گزارش مى نمايد در شبی كه فردای آن جنگ بَدْر اتفاق افتاد، باران باريد و مادر زير درخت و سپرهای خود پناه گرفتيم و رسول خدا(ص)شب را بيتوته كرد و نماز می خواند و مردم را به استقامت دعوت می نمود ؛ در آن شب به هر كسی نگاه كردم، خفته بود، مگر رسول خدا(ص)كه در زير درختی نماز می گزارد و گريه و مناجات می كرد تا اينكه صبح شد.ابن كثير می گويد: “شب جنگ بدر، شب جمعه و شب هفدهم ماه مبارك رمضان سال دوّم هجرت بود و رسول خدا(ص) آن شب را در كنار درختی نماز می گزارد و در سجده ذكر «يا حَی يا قَيُّومُ » را می گفت و تكرار می نمود”٩.ايشان در طول سال تهجد و نماز شب داشت، ولی در ماه شعبان و ماه مبارك رمضان عبادتش اوج می گرفت و شب و روز آن را به قيام و روزه سپری می كرد.در ماه مبارك رمضان، مخصوصاً در شبهای قدر، علی الخصوص در دهه سوم ماه مبارك رمضان كاملاً بستر خواب را جمع می نمود و به عبادت می پرداخت.اميرمومنان فرمود: هميشه در دهه آخر ماه مبارك رمضان در حال اعتكاف بود تا آنكه از دنيا رفت”١٠…
—————-
١.مزّمل/١-٤.      ٢.همان/٦-٨.   ٣.إسراء/٧٩.    ٤.دهر/٢٦.    ٥.كنزالعمال٢٠٩/٢.  ٦.من لا يحضره الفقيه٤٧٢/١.     ٧.دستغيب،تفسير سوره نجم/١٠٠.    ٨.كحل البصر فى سيرة خيرالبشر/٧٨.   ٩.البداية والنهاية٣٢٦/٣.   ١٠.بحار الانوار، ج٩٤،ص٧ و ج٩٥، ص١٠ و ١٤٥. 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *