ازدواج من

 

 

 

ازدواج و تشكيل خانواده از نخستین نهادهاى بشرى است که شالوده حیات اجتماعی به شمار رفته و گذشته از وظیفه تکثیر نسل و بقاى نوع بشر ، وظایف متعدد دیگری چون تربيت فرزندان بر اساس فرهنگ و هنجارهاى اجتماعى، ايجاد امنيت و آرامش روانى در سايه الفت و محبت و مهر اعضاى خانواده و نقش هاى متعدد ديگر را نيز بر عهده دارد.متاسفانه اين نهاد قويم در دهه هاى گذشته در غرب رو به سستى گذاشته ، پيوندهاى سنتى خانوادگى كه گاهى سه نسل در كنار يكديگر زندگى مى كردند، بريده شد.قبل از انقلاب صنعتي در غرب، محيط خانواده گرم بود ؛مردان براي تأمين معيشت به كار مى پرداختند و زنان تربيت و پرورش كودكان خويش را بر همه چيز ترجيح مي دادند اما با صنعتي شدن، زنان چون كارگران ارزان تري بودند  توسط كارفرمايان به محيط صنعت و تجارت آورده شده كم كم  به مانكن تبليغاتي سرمايه داران غربي تبديل گشته و كانون خانواده سرد گرديد و ارتباط والدين با فرزندان به ضعف گرائيد و ازدواج نيز جاى خود را به ارتباطات غير رسمى و گناه آلود داد. 
 
 به دنبال اين شرايط، ازدواج ها كاهش و طلاق ها افزايش يافته و انحرافاتى چون رابطه آزاد جنسى،همجنسگرائى، ازدواج سفيد( زندگى مشترك بدون ازدواج) و عدم رغبت به فرزندآورى و بى توجهى به تربيت فرزندان و…رواج يافته و در بعضى كشورها ازدواج همجنسگراها قانونى شد.انسان غربي با ناديده گرفتن همه ارزش هاي والاي انساني و قوانين الهي، براي سيراب كردن عطش شهوت حيواني خود بعضاً به ازدواج با همجنس خود تن داد؛جامعه نيز به جاي مبازره با انحراف، به آن شكل قانوني داد براي مثال، در مجلس بريتانيا در عرض هشت ساعت، قانون همجنس بازي تصويب شد كه در اين قانون همه حقوق يك خانواده براي همجنس بازان در نظرگرفته شده است. متناسب با جريان هاي ضد خانواده و ازدواج ، نگاه منفي كم كم در غرب از ساختار خانواده طبيعي سالم كه شامل يك زن و مرد و فرزندان است، به سمت اشكال متنوعي از خانواده پيش رفته كه به نوعي همگي ناقص و خلاف فطرت انسانى است.سوگمندانه با پديده جهانى شدن، كم و بيش اين ضايعات به كشورهاى شرقى نيز سرايت نموده به طورى كه بعضى آن ضايعات در اين كشورها هم ديده مى شود…
 
هرچقدر بر ازدواج طبيعى و بر تحكيم خانواده تأكيد شود،باز هم كم است! خانواده، به عنوان کوچک ترین واحد اجتماعی و در عین حال، بزرگ ترین و اثرگذارترین واحد تربیتی در جوامع ،می تواند منشأ تحول فردی و اجتماعی و رشد ارزش های انسانی در میان اعضای آن باشد. خانواده، مهم ترین نهادی است که فرد در آن پرورش می یابد. بنابراین، سرمایه گذاری و توجه هرچه بیشتر به این نهاد مقدس، از رسالت معلمان به ویژه پیامبران و پیشوایان ادیان قرار گرفته است. امروز نیز بشر همین رویکرد را پی می گیرد تا جایی که دولت ها به رشد و توسعه کیفی خانواده توجه می کنند و می کوشند با در اختیار قرار دادن امتیازها و تسهیلات رفاهی، آموزشی و مشاوره ای، به ارتقای سطح بهداشت و سلامت روانی خانواده کمک کنند؛ زیرا این کار، بر تربیت نسل آینده اثر مستقیم خواهد داشت.سالم نبودن خانواده از نظر روانی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده به دلیل تأثیری که روی اعضای خود دارد، جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد.
  • تاكيد دين بر ازدواج، مرا به سوى ازدواج هدايت كرد و با همسرى مهربان و فهميده از خانواده اى اصيل ازدواج كردم. در اسلام خانواده نهادی مقدس است و این تقدس از قران کریم و سنت نبوى سرچشمه مى گيرد.خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: “و از جمله نشانه هاي خدا اين است كه براي شما همسراني آفريد كه با آنها آرامش پيدا كنيد و در ميانتان دوستي و مهرباني قرار داد”١. و نيز:”مردان و زنان بي همسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكاران را، اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بين ياز مي كند. خداوند گشايش دهنده و آگاه است”٢. پيامبر(ص)هم فرمود:”هيچ بنياني در اسلام محبوب تر از ازدواج در نزد خدا نيست”و”هركس مي خواهد از سنت من پيروي نمايد، ازدواج نمايد، زيرا ازدواج كردن از سنت من است” و”هر كه ازدواج كند، نصف دين خود را حفظ كرده است، پس در نيمه ديگر تقوي پيشه كند”و”بدترين مرده هاي شما كسي است كه عزب بميرد”و “دو ركعت نماز شخص متأهل برتر از هفتاد ركعت نماز مجرد است”٣. اين همه تاكيد براى آن است كه ازدواج و تشكيل خانواده از نگاه اسلام و آموزه هاي ديني، نهادي مقدس، سازماني حركت آفرين، ساحلي براي آرامش و بستري براي رشد و تربيت، جايگاه پيشرفت مادي و معنوي و تجلي گاه شكوفايي و بالندگي است و هرگونه پيشرفت فردى و اجتماعى،ريشه در خانواده دارد…

    ————
    ١.روم/٢١.    ٢.نور/٣٢.     ٣.وسائل الشيعه، ج ١٤، صفحات٧-٣.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *