آينده پژوهى

 

 

آيا مى توان آينده سده نو و وقايع و رويدادهاى آن را پيش بينى كرد؟ آينده پژوهى يکي از راهبردهاي اساسي براي اداره جوامع بشري محسوب مي شود كه به دنبال کشف، وارسي و ارزيابي پيشنهاد آينده هايي است که مي توانند واقع شوند و يا احتمال واقع شدن آنها وجود دارد و يا به عنوان آينده مطلوب مي بايد واقع شوند. هدف آينده پژوهان  ارتقاي سطح زندگي انسان ها در سايه تجربيات تاريخى و تحليل شكست ها و موفقيت هاى گذشته و برنامه ريزى مطلوب براي ساخت آينده اى روشن تر است.آنچه که در اين بحث مورد نظر است ،اين است كه چه نسبتی میان دین وآینده اندیشی و آينده پژوهى وجود دارد؟ در پاسخ مى توان از چند زاويه به موضوع نگريست:نخست آنكه از زاویه دین به “آینده” بنگریم وبه این پرسش پاسخ بگوییم که دین چه نگاهی به آینده دارد؟ و دوم پرداختن به نگرش دینی و قضاوت آن در باب آینده اندیشی توجّه كنيم و سوم آنكه نقش انسان در ساخت آينده را با توجه به مقدرات الاهى، بررسى و تحليل نماييم كه خداوند تا كجا به انسان اجازه تصرف در آينده را مى دهد؟

در بحث عدل الاهى دانسته شد كه اختيار انسان ملاك اصلى براى ارسال رسل و شرايع و نيز ثواب و عقاب است و با نفى اختيار انسان همه اين امور لغو و بيهوده مى شود و عدل الاهى نيز مخدوش مى گردد زيرا چوب زدن يا پاداش دادن به فرد مجبور،ظلم و خلاف حكمت است. اراده انسان است كه مى تواند از او يك موجود متعالى و برين بسازد يا موجودى پست و متعفن.خداوند جهان را به تمليك و تسخير او در آورده ضمن آنكه خود از حاكميت و املكيت منتزع نشده است. انسان در یک چارچوب مشخصى، امکان تصرف در آینده را دارد و مى تواند در محدوده اى آينده خود و جامعه را رقم بزند.او با ویژگي هاي ممتازي چون عقل، اختیار و اراده مى تواند به کشف قوانین تکویني و بهره گیري از آنها اقدام نمايد و در حوزه قانون و ضوابط نيز با بهره گيرى از تشريع الاهى ،زندگى مطلوب ترى را براي خود و جامعه خود برنامه ريزى و اجرا نمايد و بنا به تناسب اهمیت و تأثیرگذاري هر یک از عوامل آينده ساز در رویدادهاي آینده براى خود و جامعه و فرد، به کسب آمادگي هاي زم براي ورود به آینده بپردازد.

درتوصیه هاي دیني،اولیاي دین به شیوه هاي گوناگون، مردم را به آينده نگرى تشويق نموده اند و از اهل بصيرت و متوسمين(تيز بينان و آينده انديشان)تقدير به عمل آمده است. اساساً در نگاه دیني، آینده نگري از ویژگي هاي انسان هوشمند قلمدادشده است.امیرمومنان(ع)فرمود:چشم دل انسان خردمند، پایان کارش را مي بیند و نشیب و فراز خویش را مي شناسد و در وصف انسان خردمندمي فرمایند:”خردمند،امروز مراقب فرداي خویش است و از هم اکنون، آنچه را در پیش دارد، مي بیند”(ابن ابى الحديد١٦٤/٩). و اين ترجمان اين پيام قرآنى است كه:” هر کس بنگرد تا برای فردایش چه پیش فرستاده است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه می کنید داناست (حشر/۱۸) و نيز:”از امروز به فکر فردا باش” (نهج البلاغه:۲۱/۱).تفاوت آينده پژوهى عرفى با آينده پژوهى دينى در اين است كه در اولى انساني مد نظر قرارمي گیرد که بدون دغدغه مبدأ و معاد و نحوه ارتباط با خالق هستي و توجه به اراده الاهى به طراحى آينده مى پردازد و فقط عوامل مادى را مدّ نظر قرار مى دهد در حاليكه در دومى اراده انسان در كنار حاكميت و املكيت خداوند محاسبه شده با توكل به آن قدرت لايزال و رضاى او به تكوين آينده مى پردازد.

در نگاه آينده پژوهان دو نظرگاه قابل توجه است.نخست نگاه فرجام گراست كه به پرده برداری از فرجام نهفته در ذات کیهان یا مادّه اولیه ی آن می نگرد که به سوی یک پایان قطعی به پیش می رود. فرجام گرایی سکولارِ امروزی گاه مبتنی بر زیست شناسی است وبه یک هوش عظیم اشاره می کند که در هر لحظه جلوه های غیر قابل تصوری از حیات را آشکار می کند.اين نظرگاه حداقل نقش انسان را حفاظت از محيط زيست براى تأخيرانداختن فرجام و پايان دنيا توصيه مى نمايد.نظرگاه دوم نگاه پیامبرگونه است.در این ساحت، نگرش و مشخصه های عمومی ادیان الهی، همچون صحنه  وسیع و میدان باز آمال وآرزو های انسان ها ومسئولیت های آن ها در قبال خدا، خویشتن و جامعه مورد توجه قرار مى گيرد.پیامبران الهی همگی با کلام پیشگویانه وپیامبرانه از آینده جهان سخن گفتند كه فرجام جهان ،حاكميت خدا با ظهور موعود جهانى است كه جهان به عدالت و پاكى روى خواهد كرد و نقش انسان ها زمينه سازى براي آمدن اين فرجام خوش با تلاش در جهت اصلاح خود و ديگران است…

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *