مرور تجارب

 

 

 

مرور تجارب پيشينيان و تحليل زندگى معاصران به قصد عبرت آموزي از سرنوشت ديگران ، كارى است كه همه ملت ها به شكل هاي مختلف با آموزش تاريخ و كاوش در تجارب معاصران و گذشتگان انجام مى دهند تا زندگى خود را بهتر سازند.اصطلاح”تاريخ تكرار مى شود”، عاقلان را بر مى انگيزد تا زندگى ديگران را مرور كنند و از آن براي حوادث مشابه بهره گيرند زيرا گفته اند:عاقل،از يك سوراخ ،دوبار گزيده نمى شود! قرآن به بيان هاي مختلف انسان ها را به پندگيرى از سرنوشت ديگران دعوت مى نمايد: “بگو! در زمين به سير و سياحت بپردازيد تا بنگريد عاقبت تكذيب كنندگان (دين)چگونه شد؟”(انعام/١١) و از آنها مى خواهد سرنوشت پيشينيان را با دقت مرور كنند زيرا” در سرگذشت آنان براي صاحبان بصيرت،عبرت است”(لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبابِ)”(يوسف/١١١).وقتي افراد را به اين بررسي هاي تاريخى مى كشانيم،عاقبت هلاكت اقوام در ستيز با دين را مى بينند لذا سعى مى كننداين تجربه را تكرار ننمايند.محمد با اين بيان از يك زمينه موثر ديگر در ديندارى پرده بردارى كرد…
 
من در تاييد سخن او گفتم: پندآموزي و عبرت چنان مهم است كه علاوه بر قرآن ،پيشوايان ما نيز بر آن تاكيد نموده اند،براى نمونه اميرمومنان فرمود:”كسي كه بيشتر عبرت بياموزد، لغزشش كم خواهد شد”(غررالحكم/ص٤٧٢)  و:”ميوه عبرت آموزي از حوادث، مصونيت از خطاها و لغزش هاست”(همان)و نيز”عبرت آموزي آدمي را به راه رشد و صلاح مي كشاند”(همان)و نيز فرمود:”حوادث آينده را در پرتو حوادث گذشته بررسي كن، كه حوادث همانند يكديگر است”(نهج البلاغه/نامه٣١).ما در اغلب مقاطع آموزشي ، درس تاريخ داريم و كتب و فيلم هاي تاريخى هم ساخته شده، بايد اين درس ها و نقل ها را براي افراد،مقدمه عبرت كنيم.خداوند با نقل سرگذشت پيامبران و اقوام گذشته مى فرمايد:پس عبرت بگیرید ای صاحبان بصيرت ها”(فَاعْتَبِروُا یَا اُولِی الاَبْصَارِ)،(حشر/٢).امير مومنان نيز درمورد بررسي هاي تاريخ گذشتگان فرمود:”پسرم، اگرچه من به اندازه همه کسانی که پیش از من می زیسته اند عمر نکردم، اما در کردار آنها نظر افکندم، و در اخبارشان اندیشیدم و در آثارشان سیر کردم تا بدانجا که همانند یکی از آنها شدم، بلکه گویا در اثر آنچه از تاریخ آنان به من رسیده با همه آنها از اول تا آخر بوده ام(نامه٣١)…
 
هادي گفت :مادام که انسان در غرور خویش گرفتار است و سر در لاک خود دارد و از رویدادهایی که برای دیگران رخ می دهد، پند نمی گیرد و خطاهای تجربه شده دیگران را تکرار می کند، سرنوشت غم انگيز ديگران در انتظار اوست.اگر بدانيم امثال فرعون و نمرود و قوم لوط و عاد و ثمود و يزيد و ديگر ظالمان كه مخالف دين بوده اند، هلاك شده اند و اثري از آنها نيست اما ياد و راه پيامبران و مومنان به آنها باقى و پايدار مانده، با عبرت از سرنوشت آنها، تجارب آنان را پلی برای رشد و شکوفایی خود قرار مى دهيم. به فرموده اميرمومنان کسی که تجارب دیگران را بر تجارب خویش می افزاید، عمری به درازای عمر آنها دارد.بعد به فرزندشان مى فرمايند:”من قسمت زلال و مصفّای زندگی آنان را از بخش کدر و تاریک آن بازشناختم و سود و زیانش را دانستم، از میان تمام آنها، قسمت های مهم و برگزیده را برایت خلاصه کردم و از بین همه آنها زیبایش را برایت انتخاب نمودم و ناشناخته های آن را كنار گذاشتم(همان).اين سخن، درسي است براي اولياي تربيتى كه فرايند عبرت ساز را با استفاده از تاريخ در دسترس جوانان قرار دهند تا فرجام گريز از دين را در گذشتگان ببينند و پندگيرند و اشتباه آنان را تكرار نكنند…
 
گفتم:جرا عبرت اندوزي را فقط به گذشتگان منحصر كنيم؟ در معاصران هم فرصت عبرت فراوان است.امروز مى توانيم نگاهى به جوامع دين گريز كنيم و ببينيم نابسامانى هاى روانى ،مفاسد ، فحشاء ، گسست نسل ها و پوچ انگارى زندگى و ديگر مشكلات بيداد مى كند و عليرغم پيشرفت تكنولوژى ،ظلم و تبعيض و تخريب نسل و محيط زيست و جنگ و سلاح هاي نسل برانداز اتمي و شيميايي و بيولوژيك و…كه همه نقاط قرمز در دين است،زندگى را براي انسان معاصر،جهنم كرده است.در سايه دين مى توان به آرامش رسيد و خلق خدا را دوست داشت و به كسي جفا و ظلم نكرد و پاك زندگى نمود.چرا از اين امور راحت بگذريم و با مرور اين تجارب به بصيرت و عبرت دست نيابيم…؟
 
 
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *