دعاي من

 
 
 
 
دعا ، همه شخصيت و اعتبار انسان نزد خداست.وقتى انسان باور كند كه در برابر خالق و قادر و مدبرش، فقر محض است، آيا راهى جز اتصال به او از طريق دعا و خواندن و مناجات دارد؟ اين واقعيتى است كه خداوند در قرآن به اشاره كرده است:”بگو اگر دعاى شما نبود، خدا چه توجه و اعتنائى به شما داشت؟!”١؛ لذا خود آغوش رحمتش را گشوده و همگان را دعوت نموده و فرموده:” مرا بخوانيد تا دعايتان را مستجاب نمايم٢.غرور و تكبر و استكبار در برابر خداى قادر و صاحب جلالت و بزرگى و گريز از التجا به درگاه او، بنده ضعيف را در اين دنيا بدون پشتيبان و حامى در برابر انواع مشكلات رها كرده و در آخرت نيز به عذاب مبتلا مى نمايد.انسان هاى با شخصيت كه جايگاه خود را به هدايت دانش خودشناسى، پيدا كرده اند، لحظه اى از دعا غافل نيستند و چه در دل و چه بر زبان به ذكر خدا مشغولند و از بامدادان تا شامگاهان، با انواع دعاهاى مأثور(رسيده از سوى پيشوايان)
خداى خود را مى خوانند…
 
پيامبران و پيشوايان حق ، همگى با مناجات، مأنوس و اهل نيايش و نجوا بوده اند.از آدم ابوالبشر تا حجت منتظر نيايش ها و مناجات هائي داشته اند كه همان مناجات ها راهنماي ما در مناجات با حق است.اگر نبود مناجات هاي آنان، سخن گفتن ما با خدا،بسيار ساده و عادي و ابتر مى شد و از بيان شيوا و عرفان والا و ادبيات متعالي، خالى مى گشت. مناجات هاي چهل شبانه موسى(ع)در كوه طور، مناجات هاي داوود(ع)در كتاب زبور؛ مناجات هاي پيامبر اكرم(ص)و نيايش هاي قرآنى،مناجات هاي اميرمومنان(ع)در مسجد كوفه و دعاهاي وارده از ناحيه آن حضرت كه در صحيفه علويه گردآورى شده،دعاي عرفه سيدالشهداء(ع)، مناجات هاي خمس عشر امام سجاد(ع) و ادعيه آن حضرت (صحيفه سجاديه كه زبور آل محمد نام گرفته است)، دعاي گرانسنگ ابوحمزه ثمالي ، مناجات هاي ديگر ائمه تا دعاها و مناجات هاي حضرت بقية الله(ع) در مجموعه صحيفه مهدويه، نمونه هائى از ميراث مناجاتى ماست كه لايد با آنها مأنوس شويم.
 
آرى، درخواست پنهانى و عرض حاجت و شكرانه را مناجات گفته اند ؛ به ويژه كه اين حالات با خداوند كريم باشد و در خلوت و تاريكي شب ها و سحرها انجام گيرد، و دربردارنده إنابه و توبه و روي آوردن به بارگاه حضرت ذوالجلال باشد؛ اين نجواها جلوه هاي زيبائى را مى آفريند كه وصفش در توان هر قلمى نيست!: قلبى مالامال از شوق وصال ، چشمى نمناك از قصور و تقصير، زباني گويا به  پوزش و ستايش در خلوت شب و سكوت سحرگهان،خواب را رها كرده و به همسخنى با محبوب جهان پرداخته است: شب خیز که عاشقان به شب راز کنند/گرد در و بام دوست پرواز کنند/ هر جا که دری بود به شب دربندند/ الّا در دوست را که شب باز کنند!…سخن گفتن با خالق عظيم هستى در توان هر زبانى نيست و آداب ها دارد كه  از آداب دانان بايد راه و رسم آن را آموخت. آموزگاران دعا و مناجات، همان پيشوايان ربانى و فرستادگان الهى اند كه به تعليم او درجات معرفت را طى كرده اند…
 
اما اهل معرفت و بينش و اخلاص، در دعاهاي خود طريقه اى خاص دارند.آنها خواست هاى معنوى را اولويت داده و از ميان آن خواست ها، اولويت را به دعا براى گشايش كلى كار جهان با دست مبارك صاحب الزمان(ع) مى دهند و دعا براي ايشان را مقدم بر دعاى براي خويش مى نمايند و بهترين دعاهاي خود را در بهترين اوقات مظانّ استجابت دعا و مكان هاي خاصى كه براي استجابت دعا توصيه شده، به دعا براي سلامتى و ظهور ايشان قرار مى دهند.آيا شود كه محبوبت را هنگام دعا، فراموش كني و برايش دعا نكنى؟ آيا شود كه گاه و بيگاه به او متوجه نشوي و بر او سلام و درود نگوئى؟ رسم محبت و مهر به تو چنين اجازه اي نخواهد داد و گرنه دعوي محبتت بي پايه خواهد نمود! ما را محبوبي است كه محبوب خدا و پيامبران  و امامان و همه اولياء الله است، چگونه براي اين عزيز، دعا نكنيم و بر او درود و سلام و صلوات نفرستيم؟ از آنجا كه اين محبت ، دوسويه است و او نيز به ما لطف و عنايت و مهر دارد اگر زبان ما الكن باشد و شيوه دعا و درود را ندانيم او خود آموزگار دعا و درود و صلوات ما مي شود…
 
از تشرفات درس آموز، تشرف حسن بن وجناء به محضر حضرت ولي عصر ارواحنا فداه است…مي گويد كنار كعبه ، زير ناودان در سجده و تضرع و عبادت بودم كه ديدم كسي مرا تكان مي دهد و به نام صدا مي زند كه برخيز… برخاستم ، ديدم كنيزكي است زرد چهره و لاغر اندام كه اشاره كرد همراهش بروم و رفتم تا به خانه اي كه به بيت حضرت خديجه سلام الله عليها معروف است رسيديم.در آنجا در بالاخانه به محضر صاحب الزمان عليه السلام مشرف شدم.حضرتش مهربانى ها كرد و فرمود هرگز از من پنهان نبودي و همه جا در مناسك حج  با تو بوده و در مشهد من بودي ،سپس دستور العمل هايي به من فرمودند و در آخر هم دفتري مرحمت نمودند كه در آن دعا براي فرج و نيز صلوات بر آن حضرت بود و فرمودند اينگونه دعاي فرج بخوان و بدين شيوه بر من درود فرست٣.در ميان دعاها، دعاي “اللهم كن لوليك…” و در ميان سلام ها،”سلام الله الكامل التام و صلواته الشامل العام…”، زيارت آل ياسين و دعاى “اللهم اصلح…”از همه مشهورتر است و مأثور نيز هست …
—————
١.فرقان/٧٧.   ٢.غافر/٦٠.   ٣.كمال الدين/٤٤٣.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *