اهتمام به تبليغ

 

 

 

با تبليغ است كه افراد متوجه اهميت امرى مى شوند و چه بسا با ويژگى هاى آن آشنا مى گردند.هر روز از طريق رسانه ها يا تبليغات شهرى ،امور و كالاهايي براي ما تبليغ مى شود و در ما اثر هم مى گذارد به طوري كه ناخودآگاه به سوى آنها كشيده مى شويم و به آنها رغبت پيدا مى كنيم.چطور است كه از تبليغ براى امور معنوى كه حيات انسانى نيازمند آن است، استفاده نكنيم و دل و روح افراد را به سوى آن امور راغب ننمائيم؟ در رأس همه امور معنوى، معرفت امام و پيوند با آن مقام امامت است كه امروز ولىّ زمان حضرت مهدى عليه السلام مظهر آن است. از سوى ديگر باور داريم كه تبليغ اين امر مهم، مخصوص عده اى خاص نيست و همه موظف به تبليغ آن هستند، چنانكه پيامبر(ص)در روز غدير، بعد از ابلاغ امامت على(ع) و امامان بعد از او، همگان را مأمور تبليغ امامت نمود و فرمود” حاضران اين موضوع را به غائبان و پدران به فرزندان برسانند و تبليغ كنند(فَلْيبلّغ اللشاهد الغائب والوالد الولد)١.
 
اما تبليغ يك مهارت است كه بايد آن را فراگرفت تا با استفاده ناصحيح آن، تبليغ به ضد تبليغ، مبدل نشود.چون آثار سوء تبليغ هاى نادرست را كه موجب زدگى و تنفر افراد مى شود، همگان ديده ايم و نياز به آوردن مثال نيست… آموختن شیوه های تبلیغی صحیح در بیان و قلم و هنر و ابلاغ آموزه هاى مهدوی و سرمشق گیری از نمونه های الگویی ممتاز در عرصه تبلیغ مهدوی در ابعاد مختلف تبلیغ گفتاری و رفتاری، چگونگی برخورد مبلغان با مخاطبان گوناگون چه به لحاظ فكری و عقیدتی، چه به لحاظ سنی و توانمندی های تجربی، و چه از نظر صنفی یا طیف اجتماعی، ب همان ضرورت، براي همه منتظران،الزامى است. بايد توجه داشت كه مبلّغ با مخاطباني از سطوح مختلف و با توانايي ذهنـى و فهم متفاوت مواجه است. او بايد متناسـب بـا هـر ذهنيـت و سـطح، مجموعـه اي از مطالب را گزينش كند و حتي از محتواي يك آموزه و انديشه، چند گونـه بيـان در نظـر بگيرد. گاه متناسب با ذهنيت مخاطبان، بايد به بيان خود، بيشتر جنبه عقلي بدهد و گـاه ممكن است ضرورت ايجاب كند كه بر جنبه هاي عاطفي تكيه كند و از باب تمثيل وارد شود نه برهان و قياس.
 
همه قالب ها و انواع بيان همچون خطابه، مناظره و پرسش و پاسخ اگر درست به كار برده شود تأثير خود را دارد.در مناظره، توصيه به أحسن شده استب لذا رعايت حق و حقيقت و احترام طرف مقابل از مسائل مهم در ايـن زمينـه اسـت؛ چـرا كـه مناظره نيز يكي از روش هاي تبليغي بوده است كه در درجه نخست، براي تحكـيم عقايـد مومنان و دوستان ناظر بر مناظره ، كاربرد و كـارآيي داشـته است و در درجـه دوم، موجـب تغييـر عقيده و تسليم مناظره شونده مي شده است و اگـر رعايـت حـق و شيوه نيكو همراه احترام به طرف متقابل از سوي مبلّغ صورت نپذيرد مخاطبان به طرف مقابل متمايل ميشوند و علاوه بر آن هيچ  تأثير مثبتي در طرف مناظره هم به وجود نخواهد آمد. مبلغ مهدوى با تسلط به شيوه هاي گوناگون برخورد با مخاطبان مختلف و با آگاهى سرشار از معارف دينى، بهترين پلان را براي مجلس تبليغى خود برمى گزيند و ضمن رفع گره هاى معرفتى و شبهات جاگرفته در ذهن آنها، دل ايشان را هم به مهر امام منعطف نموده و پيوند قلبي بين آنها و مولايشان برقرار مى نمايد.
 
روشن است كه تبليغِ عملي، تأثير و كاركرد بيشتري نـسبت بـه تبليـغ گفتاري دارد. در اين نوع از تبليغ رفتار و كردار مبلّغ، خود جريان مثبتى را در راستاي اهداف تبليغي او ايجاد مي نمايد. رفتار ائمه(ع)در آموزش دين و برخـورد بـا افـراد جامعـه نمونـه و سرمشق مناسبي در اين زمينه مي باشدامتيازات تبليغ عملي بر گفتاري را اين چنين بر شمرده اند: يكم، باعـث جـذب مخاطب مي گردد و محبت او را بر مى انگيزد. دوم ، غيراز انگيزه دهي و آگاه سـازي موجـب ارائـه طريق و الگودهي مي گردد. سوم، شائبه تظاهر، تـصنّع و فريبكـاري را كمتـر مى كند. چهـارم، غيراز جنبه معنوي و ارشادي، مخاطب عموماً به رفع نيازهاي مادي و اقتصادي زنـدگي خود دست خواهد يافت. پنجم، اين تبليغ چون با اخلاص همراه  و با عمل نيك همراه است، مطلوب و محبـوب خـدا مـي گـردد. در اين زمينه سيرت و سنت پيامبراكرم(ص) كارساز است.بعضى  موارد از تبليغ عملي و رفتاري پيامبر را ميتـوان ايـن گونـه برشمرد:برائت از مشركين، عدم تسامح در اصول و فروع، تسامح در امـور جزئـي، مبارزه با سنت هاي غلط و خرافات، در جستجوي مخاطـب و شـكار دل هـا، توجـه بـه اقشار كم درآمد، مشورت و همراهي، برخورد كريمانه با دوست و دشمن و اخلاص در دعوت و توكل به خدا زيرا هدايت دل ها در اختيار خداست…

——————

١.بحارالانوار١١٣/٣٧.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *