تافلر و موج سوم

 

 

 

الوين تافلر( ١٩٢٨-٢٠١٦)برای نخستین بار در ایران با ترجمه و انتشار کتاب “موج سوم” شهرت یافت. تافلر كه در يك خانواده مهاجر  يهودى در نيويورك به دنيا آمد و بيشتر عمر خود را در لس آنجلس گذراند، كارهاي بسيارى از جمله روزنامه نگارى و پژوهشگرى را تجربه كرد. او در این کتاب از سه حرکت عمده در تاریخ تحول بشر نام برد که هرکدام، به مثابه یک موج نیرومند، مرحله قبلی را از سر راه برداشته و مرحله جدید را برقرار کرده است:”موج اول” انقلاب کشاورزی بود که به مرحله شکارگری پایان داد؛ موج دوم انقلاب صنعتی و موج سوم که از دهه ۱۹۵۰ آغاز شده ، ورود جامعه صنعتی به عصر فراصنعتی يا عصر اطلاعات است.اين نویسنده جامعه شناس به خاطر آثارش در زمینه‌ های انقلاب ديجيتال و انقلاب ارتباطات شناخته شده و از او به عنوان یکی از مشهورترین آینده‌ پژوهان جهان یاد می‌شود که حرکت جامعه صنعتی از مرحله تولید کالا به سوی عصر اطلاعات و تسلط کامپیوتر بر حیات اقتصادی و اجتماعی را پیش‌بینی کرده است.موج سوم کتاب مشهور اوست كه بعد از کتاب”شوک آینده” آن را نوشته و در سال ۱۹۸۰ منتشر نموده و هر دو كتاب در رديف پرفروش ترين كتاب هاى جهان قرار دارند.جابه جایی در قدرت ،جنگ و ضد جنگ، تغيير ماهيت قدرت،انقلاب در ثروت آفرينى،آموختن براى فردا و به سوى تمدن جديد، کتاب هاى دیگر او هستند.
 
او در کتاب “شوک آینده” می‌ گوید: انسان در تاريخ دوره‌های مهمی را طی کرده که هر کدام قرن ها طول کشیده و حال نیز در حال طی کردن و پایان دادن به دوره‌ای و ورود به دوره مهم‌ تر و برتری است که علائم ان نیز آشکار شده است.دوره اول از وقتی آغاز گرديد که انسان کشاورزی را کشف نمود. این دوره هزاران سال طول کشید بعد دوره صنعتی شروع شد که مدت چند قرن از عمر آن می‌ گذرد. اين دوره نیز در حال پایان‌یافتن است و شاهد آغاز دوره فراصنعتی هستیم. در قرون گذشته معمولا تغییر و تحول در جوامع انسانی بسیار کند بوده اما در دوره سوم، یعنی دوره فراصنعتی، تغییر در تمام جامعه زیر تاثیر تغییرات سریع فن‌آوری آنقدر سریع و زیاد است که هضم و تحمل این تغییرات برای انسان بسیار مشکل است و انسان دچار مشکلات روانی خواهد شد. از این رو تافلر می‌گوید این تغییرات باید مهار و هدایت شود تا ضایعات روحی آن کم گردد.او با مثال های فراوان ، مسائل و حوادث را از زوایای مختلف و در قالب‌ های متفاوت تجزیه و تحلیل و ترکیب نموده و خواننده را به تفکر و تجدید نظر در نگرش نسبت به جامعه انسانی می‌ نماید.
 
تافلر مى گويد:ما هم اکنون سوار بر موج تکنولوژی در حال پیشروی به سوی آینده هستیم و اگر خود در این مسیر حرکت نکنیم، در سال های آینده بازار هدف و مصرف کشورهای توسعه‌ یافته قرار خواهیم گرفت و این نحوه تجارت بر ما تحمیل خواهد شد؛ بدون آنکه سود اصلی آن عاید ما شود.موج سوم با ازهم گسستن خانواده هایمان، متزلزل ساختن اقتصادمان، فلج کردن سیستمهای سیاسی مان، و فرو پاشاندن نظامهای ارزشی مان بر زندگی همه اثر خواهند گذاشت. این موج تمام روابط کهنه و فرسوده قدرت، مزایا و حقوق ویژه نخبگان را مورد تهدید قرار می دهد و در عین حال زمینه هایی را برای جنگ قدرت فردا فراهم می آورد.تمدن موج سوم در عین حال که به مقدار زیاد فنی است، ضد صنعت نیز هست. این تمدن نوین در همان حال که نظام کهنه را به مبارزه می خواند، نظام اداری را هم واژگون می سازد، قدرت دولت ملی را به تحلیل می برد و باعث به وجود آمدن اقتصادهای نیمه خودمختار در جهان فرا-امپریالیست می شود. این تمدن نیاز به حکومت هایی ساده تر، کاراتر و دموکراتیک تر از آنچه ما امروز می شناسیم، دارد.تمدن موج سوم شکاف تاریخی میان تولید کننده و مصرف کننده را کم می کند و نظام اقتصادی تولید برای مصرف شخصی آینده را به وجود می آورد. حوادث کنونی چیزی نیست مگر یک انقلاب جهانی و یک جهش کوانتومی در تاریخ.
 
تافلر، بعد از اين توصيفات وقتى مى خواهد راه حل بگويد، محتاطانه و بدون جزميت از سر ناچارى براى شرايط بحرانى امروز و آينده توصيه هايي مى كند، اما خودش هم مى داند اين توصيه ها يا عملياتى نيست يا درمان قطعى نجات بشر در تاريخ آينده نيست: باید سازمانهای دیگری را جانشین صندوق بین المللی پول، بانک جهانی و شورای همکاریهای دوجانبه اقتصادی (کومکون) و ناتو و دیگر سازمانهایی از این قبیل کرد و یا آنها را از بنیان دگرگون کرد. باید سازمان ملل متحد را که دیگر فسیل شده و شدیداً گرفتار کاغذبازی است، نوسازی کرد. امروز نهادهای سیاسی بین المللی همان قدر ابتدایی و عقب مانده اند که نهادهای ملی در سیصد سال پیش در آغاز انقلاب صنعتی. عدم تمرکز سیاسی به هیچ وجه دموکراسی را تضمین نمی کند چه بسا که باعث ظهور حکومتهای محلی استبدادی و شریری نیز بشود. نخبگان هر قدر هم که روشنگر باشند باز به تنهایی قادر به خلق تمدنی جدید نیستند. برای این کار به نیروی همه انسان هاى جهان نیاز است. هرچه ساختن نهادهای سیاسی بر اساس سه اصل قدرت اقلیت، دموکراسی نیمه مستقیم و توزیع تصمیم گیری ؛ زودتر آغاز شود شانس بیشتری برای انتقال صلح آمیز خواهیم داشت…
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *