ادعاهاى گزاف

 
 
 
 
 
نويسنده اقدس معتقد است يك خط از مطالب او يا يك آيه از آياتش، از مجموع مطالب كتاب هائي كه از اول تا آخر تاريخ نوشته شده، برتر و بالاتر است.در اين سخن روي او با كتاب هاي آسماني قبل همچون تورات و انجيل و قرآن است؛وقتى از كتاب هاي الاهى برتر شد،از كتاب هاى بشري كه توسط انسان ها نوشته شده به طريق اولي برتر خواهد بود.عبارت اقدس را ببينيد:”من يقرء آيه من آياتي لخير له من ان يقرء كتب الاولين والاخرين”؛ يعنى هركس يك آيه از آيات مرا بخواند، براي او بهتر است از اينكه كتابهاي اولين و آخرين (پيشينيان و پسينيان) را بخواند.همچنين چند خط قبل از آن هم تكليف همه انسان ها را روشن مى كند كه حق ندارند به آئينى جز آئين او درآيند عبارت او چنين است:”ليس لاحد ان يتمسك اليوم الا بما ظهر في هذاالظهور؛ هذا حكم الله من قبل و من بعد”؛ يعني امروز كسي حق ندارد به آئيني جز آنچه در اين ظهور آشكار شده متمسك شود. اين حكم خداست از قبل و در آينده!
 
 جناب بهاء الله به اعلي الصوت در اقدس اعلام مي نمايد از هيچكس پذيرفته نيست امروز غير بهائي باشد اين حكم از گذشته بوده و در آينده هم ادامه دارد و هيچ كتاب ديگري هم جز اقدس صلاحيت طرح در امروز را ندارد چون يك آيه از اقدس با تمام كتابهاي اولين و آخرين برابري مي كند، بلكه يك آيه اقدس از همه آنها برتر است. ايشان خود را مقصد و مقصود و آرمان و آرزوى همه انسان ها ،شمرده  و آشنائي با خويش را غايت عرفان دانسته و مى گويد اگر مرا بشناسيد ، نياز به هيچ چيز ديگر نداريد چون با شناخت من  به مقصود رسيده ايد.عبارت او اين است:”من عرفني فقد عرف المقصود و من توجه اليّ فقد توّجه الي المعبود”، يعنىهركس مرا بشناسد مقصد و مقصود را شناخته است و هركس به من توجه كند به معبود توجه كرده است.لذا وظيفه مردم جهان امروز و جهان آينده، شناخت من است و با شناخت من ديگر به شناخت معبود هم نياز نداريد چون اگر من را بشناسيد معبود را شناخته ايد و اگر به من توجه كنيد به خدا توجه كرده ايد!
 
نكته ديگراينكه جناب بهاء الله ، به انسان هاي امروزى هم اكتفا ننموده و تكليف انسان هاي صدها نسل آينده را هم معين نموده و گفته تا هزارسال ديگر هم حق نداريد آئينى جز آئين من انتخاب نمائيد؛ زيرا احكام من تا هزارسال ديگر روشنگر راه جهانيان خواهد بود و آنها را كفايت خواهد كرد.عبارت او چنين است:” من يدعى امراً قبل اتمام الف سنة كاملة إنه كذاب مفتر ” يعنى هركس قبل از اتمام هزار سال كامل،ادعاى آئينى ديگر را بنمايد بسيار دروغگو و افترا زننده است، بعد هم چنين كسى را تهديد مى كند كه توبه كن و گرنه خدا عقاب شديدى را بر تو نازل مى نمايد…با اين ادعا، جناب بهاء الله ، تكليف انسان هاي آينده تا هزارسال ديگر را مشخص مى سازد تا كتاب اقدس را سرلوحه زندگى خود قرار دهند و هيچ رقيبي را هم بر نمى تابد و هيچ دگرانديشي را تحمل نمى كند و او را به عقاب شديد العقاب تهديد مى كند و مى گويد:”إن تاب انه هوالتواب و إن اصرّ على ما قال يبعث عليه من لا يرحمه انه شديد العقاب”؛يعنى اگر توبه كند خدا توبه پذير است واگر بر ادعاي خود اصرار ورزد، كسي را عليه او بر مى انگيزد كه به او رحم نمى كند زيرا عقاب او بسيار شديد است…
 
 جاي جاي كتاب اقدس از اين نوع اظهارات فراوان ديده مى شود،مثلاً مى نويسد: مطلع امر (يعنى بهاء الله)، شريكى در عصمت كبرى ندارد و او مظهرى است كه هرچه بخواهد در ملكوت آفرينش انجام مى دهد خودش ،اين مقام  منيع را براي خويش قرار داده و آن را براي هيچكس ديگرى مقدر ننموده است (ليس لمطلع الامر شريك فى العصمة الكبرى إنه لمظهر يفعل ما يشاء فى ملكوت الانشاء قد خص هذاالمقام لنفسه و ما قدر لاحد نصيب من هذاالشان العظيم المنيع).در جاى ديگر سخنان و دستورات خود را انفجار آب هاي شيرين مى نامد كه از دل سنگ ها بيرون زده است(قدانفجرت من الاحجار الانهار العذبة السائغه) و يا مى گويد دوست داشتن من، كليد گنج پنهان است(قد جعل مفتاح الکنز حبّی المکنون)و در جاي ديگر مى گويد:به جان خودم سوگند اگر مرا بشناسيد همه دنيا را رها مى نمائيد و به سوي من رو كرده و مشاهده مى كنيد كه در عالم كبير ،حرف من در اهتزاز است چه برسد به عالم صغير(عمری لو عرفتم لترکتم الدنيا مقبلين بالقلوب الی شطر المحبوب و اخذکم اهتزاز الکلمة علی شأن يهتزّ منه العالم الاکبر و کيف هذا العالم الصّغير)…به نظر مى رسد نگاهى مجدد به احكام اين كتاب ،صحت ادعا ها را محك خواهد زد…
 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *