شرح زندگانی چهار شاه ایرانی (كورش ، كمبوجيه، داريوش و خشايارشا) و جنگ ها و نحوه جلوس بر سلطنت آنها به تفصيل در تاریخ هرودوت آمدهاست. لشکرکشی داریوش از راه دریا و پیاده شدن سربازان متهور پارس در دشت ماراتن در برابر دروازه های شهر آتن نخستین برخورد دو تمدن متضاد جهان باستان را شرح مى دهد كه با جنگ های پلاته و میکال که آخرین برخورد تمدن شرق و غرب محسوب میشود به پایان میرسد. در جدال و ستیز بزرگی که بین این دو تمدن درگرفت، غرب موقتا پیروز شد و شرق به داخل چهاردیواری قاره وسیع خود رانده شد. قصد اصلی مؤلف از تالیف کتاب تاریخ بیان ماجرای همین زورآزمایی بزرگ بوده و آنچه هرودت بعد از ذکر این وقایع نقل میکند در حقیقت دنباله زائدی از شرح همین وقایع است.کشف اسرار تاریخ ایران در زمان هخامنشيان بیش از هر چیز دیگر مدیون کتاب تاریخ هرودوت است. هر چند این کتاب به اقتضای زمان و احوال مؤلف نقایصی دارد ولی در عهد جدید اکثر انتقادات به نفع هرودوت است و در مجموع ، محققان او را مورخی صادق و صمیمی دانستهاند.
کتاب هرودوت،نخستین تاریخ جهان است که دربارهٔ آداب و رسوم اقوام و ملیت های گوناگون سخن گفته است.با آنکه هرودوت اکثر عمرش را در يونان گذرانده، ولی از آنجا که زادگاهش در نخستین سالهای زندگی او زیر استيلاى ايران بوده، با فرهنگ ایرانی آشنا مى شود و گرچه با زبان فاتحان سرزمینش آشنا نبود ولی این فرصت برایش پیشآمد که از قوانین، مذهب و فرهنگ آنان آگاهی یابد. این آشنایی با فرهنگهای یونان و ایران، او را با قدر و منزلت شان آشنا ساخت و سبب شد که دربارهٔ دشمنان یونان، هم سخن بگويد. سرچشمهٔ روایت ها و افسانه ها غالباً، شنیده های شفاهی او بودهاند. گرایش های سياسى و مذهبی هرودوت در تاريخ نگارى او دخالت داشته اند؛ چنانکه گرایش او به پريكلس و آتن باعث شده تا وقایع مرتبط با آتن را به سود آتنی ها ثبت کند و هرجا که گزارشهای او با مصلحت آتنیها منافاتی نداشت، بیطرف بود ولی هرگاه پای منافع آتن در میان بود، هر گزارشی، حتى سخن های بیهوده را می پذیرفت. از نظر مذهبی نیز، به خدايان و الاهه هاى يونانى اعتقاد داشت و مشیت الهی را حاکم بر تاریخ می دانست.او در بعضى موارد هم علل مذهبی را به کناری مینهد و به جستجوی علت های طبیعی میپردازد. ويل دورانت معتقد است که چنین تغییری در بینش هرودوت ناشی از شنیدن عقاید سوفسطاییان در اواخر عمر وی بوده است.