هرودوت، اولين تاريخ نگار

 

 

 
هرودوت(۴۸۴- ۴۰۹ پیش از میلاد)، تاريخ نگارى است كه كتاب شش جلدى اش درباره تاريخ تمدن يونان باستان و ارتباط دوقوم پارسى و ايرانى و كشف منشأ اختلاف آنها، هنوز مورد مراجعه است و یکی از مهم‌ ترین منابع تاريخ ايران باستان محسوب می‌شود.هرودوت ، کتابش را تحت عناوین کلییو، اوترپ، تالی، ملپومن، ترپسیکور و اراتو که به معنای خداوند تاریخ، موسیقی، کمدی، تراژدی، رقص و حزین است، آورده است. مطالب کتاب بدون تبويب و فصل بندی خاصی به صورت سلسله وار ذکر شده است و مترجم کتاب تنها با ذکر شماره‌ هایی قدری از یکنواختی آن کاسته است. نثر کتاب از لحاظ طرز بیان و شیوه انشاء از سادگی و روانی برخوردار است و همین سادگی و روانی لطفی خاص به نوشته هرودت داده که آن را از نثر پیچیده و غامض قرون بعد ممتاز کرده است.او حیات بشری را شبیه یک صحنه نمایش بزرگ می‌ دانسته که مراحل مختلف آن مانند سلسله زنجیر حوادث یک داستان به هم مربوط است و معتقد به اصل وحدت تاريخ جهان است و با نقل نزاع و برخورد و ستيز دو تمدن مغاير آسيا و اروپا مغاير،کوشیده است، آنچه به قول او «زیبایی‌ها و شگفتی‌های جهان از یونانیان و اهالی آسیا باقی مانده است»، در کتاب خود نقل کند.
 
شيوه او در نقل مطالب و افسانه‌های تاریخی، تاريخ نويسى روايي است به گونه اى که فهم آن برای همه کس آسان است؛ ولی به خاطر سفرهاى زياد و تحقیقات پرزحمت و دشوارى كه انجام داده، دریغش آمده است که اطلاعات و معلومات وسیع خود را خلاصه کند و عصاره و چکیده آن را برای خوانندگان ارمغان گذارد و به همین جهت است که همه جا و از همه چیز با تفصیل زایدی سخن می‌گوید، به قسمی که گاه اطاله کلام خواننده را کسل و ناراحت مى كند.او به تفصيل به شرح جزئیات عجایب و شگفتی‌های زمان خود پرداخته، شگفتی‌هایی که امروز در نظر ما کودکانه و ناچیز جلوه می‌کند، اما در خلال همین مطالب، خواننده ،تاریخ جهان را مشاهده می‌کند که آهسته و آرام ورق می‌خورد.هرودوت، از كروزوس و فتح سرزمين هاى وسيع توسط او و بعد شكستش توسط کورش پادشاه فاتح پارس و موسس خاندان هخامنشى، سخن مى گويد كه امپراتوری وسیع او را فتح کرده و از تخت شاهی به زیر می‌کشد و به اسارت می‌برد. او ضمن بيان افسانه ها، تاريخ آسيا را بیان مى كند و به تفصيل تمام در يك جلد كامل، اوضاع مصر از زمانى که کمبوجیه برای فتح آن حرکت می‌کند تا موقعی که مصر به دست این پادشاه فتح می‌شود را شرح مى دهد.

شرح زندگانی چهار شاه ایرانی (كورش ، كمبوجيه، داريوش و خشايارشا) و جنگ ها و نحوه جلوس بر سلطنت آنها به تفصيل در تاریخ هرودوت آمده‌است. لشکرکشی داریوش از راه دریا و پیاده شدن سربازان متهور پارس در دشت ماراتن در برابر دروازه‌ های شهر آتن نخستین برخورد دو تمدن متضاد جهان باستان را شرح مى دهد كه با جنگ‌ های پلاته و میکال که آخرین برخورد تمدن شرق و غرب محسوب می‌شود به پایان می‌رسد. در جدال و ستیز بزرگی که بین این دو تمدن درگرفت، غرب موقتا پیروز شد و شرق به داخل چهاردیواری قاره وسیع خود رانده شد. قصد اصلی مؤلف از تالیف کتاب تاریخ بیان ماجرای همین زورآزمایی بزرگ بوده و آنچه هرودت بعد از ذکر این وقایع نقل می‌کند در حقیقت دنباله زائدی از شرح همین وقایع است.کشف اسرار تاریخ ایران در زمان هخامنشيان بیش از هر چیز دیگر مدیون کتاب تاریخ هرودوت است. هر چند این کتاب به اقتضای زمان و احوال مؤلف نقایصی دارد ولی در عهد جدید اکثر انتقادات به نفع هرودوت است و در مجموع ، محققان او را مورخی صادق و صمیمی دانسته‌اند.

کتاب هرودوت،نخستین تاریخ جهان است که دربارهٔ آداب و رسوم اقوام و ملیت‌ های گوناگون سخن گفته است.با آنکه هرودوت اکثر عمرش را در يونان گذرانده، ولی از آنجا که زادگاهش در نخستین سال‌های زندگی او زیر استيلاى ايران بوده، با فرهنگ ایرانی آشنا مى شود و گرچه با زبان فاتحان سرزمینش آشنا نبود ولی این فرصت برایش پیش‌آمد که از قوانین، مذهب و فرهنگ آنان آگاهی یابد. این آشنایی با فرهنگ‌های یونان و ایران، او را با قدر و منزلت‌ شان آشنا ساخت و سبب شد که دربارهٔ دشمنان یونان، هم سخن بگويد. سرچشمهٔ روایت‌ ها و افسانه ها غالباً، شنیده‌ های شفاهی او بوده‌اند. گرایش‌ های سياسى و مذهبی هرودوت در تاريخ نگارى او دخالت داشته‌ اند؛ چنان‌که گرایش او به پريكلس و آتن باعث شده تا وقایع مرتبط با آتن را به سود آتنی‌ ها ثبت کند و هرجا که گزارش‌های او با مصلحت آتنی‌ها منافاتی نداشت، بی‌طرف بود ولی هرگاه پای منافع آتن در میان بود، هر گزارشی، حتى سخن‌ های بیهوده را می‌ پذیرفت. از نظر مذهبی نیز، به خدايان و الاهه هاى يونانى اعتقاد داشت و مشیت الهی را حاکم بر تاریخ می‌ دانست.او در بعضى موارد هم علل مذهبی را به کناری می‌نهد و به جستجوی علت‌ های طبیعی می‌پردازد. ويل دورانت معتقد است که چنین تغییری در بینش هرودوت ناشی از شنیدن عقاید سوفسطاییان در اواخر عمر وی بوده‌ است.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *