پيروى هوىٰ

 

 

چيست منظور از “هواي نفس” كه بعضى آن را خداي خويش قرار مى دهند؟:” آيا ديدى كسى را كه هواي خويش را خداي خويش قرار داده است١”؟! انسان در وجود خويش، دعوت كننده اى دارد كه او را به سوى بدى ها و زشتى ها امر مى كند كه از آن به تعبير قرآنى«نفس امّاره » ياد مى شود؛ تمام ارزش انسان به اين است كه اختياراً ،دعوت او را اجابت نكند و او را ناكام گزارد. چنين كسى شايسته احترام و تشويق است زيرا با وجود گرايش درونى و دعوت نفس امّاره به گناه، با انتخاب صحيح آن دعوت را رد مى كند؛زيرا در وجود خويش ياورى به اسم “نفس لوّامه يا سرزنش كننده دارد كه در صورت اجابت دعوت نفس امّاره او را توبيخ و سرزنش مى نمايد. پيروي از نفس امّاره يا همان هواهاي نفسانى ،انسان را به جايي مى رساند كه به تدريج  اين هواها عنان اختیار آدمی را به کلی در دست گرفته و او را تا پای جان سرخوش غفلت و غرور می سازد و به تبعيت خود در مى آورد به نوعى كه خدايش همين هوىٰ ها مى شود و نداي فطرت و وجدان خويش را سركوب نموده بر قلب و عقلش مهر غفلت و خاموشى مى نهد.

شيرينى گناه و لذت هاي حرام در دنيا، نفس انسان را به سوي خود مى خواند؛ شيطان از همين زمينه و پايگاه در وجود انسان، سوء استفاده كرد او را وسوسه مى كند و به انحراف و گمراهى مى كشد و پرده بر چشم و عقل آدمى مى افکند و او را تا مرحله مبارزه با خدا پیش مى برد.سرانجام هوىٰ پرستى یک عمر پشیمانى است زيرا محصول تمام عمر انسان و حسنات و اعمال صالح او را، بر باد مى دهد؛ لذا پيامبر خدا(ص) فرمود:”خطرناک ترین چیزى که  بر امتم از آن مى ترسم، هواپرستى و آرزوهاى دراز است؛ چرا که هوىٰ پرستى انسان را از حق بازمى دارد و آرزوى دراز، آخرت را به فراموشى مى سپارد”٢. از اميرمومنان(ع)سوال شد کدام سلطان، غالب تر و نیرومندتر است؟ فرمود: هَوى!٣. امام صادق(ع) نيز فرمود:” از هواىِ نفس بترسید، همان گونه که از دشمنان بیم دارید; چرا که چیزى براى انسان، دشمن تر از پیروى هواى نفس و آنچه بر زبان جارى مى شود، نیست”٤؛و نيز:”من امید نجات را براى این امت ـ براى آنها که حق ما را بشناسند ـ دارم، مگر براى سه گروه: دوستان سلاطین جور، و هواپرستان، و گنهکارى که آشکارا گناه مى کند”٥. 

در زير اين بلندآسمان ، هيچ بتى بزرگ‌ تر از هوى و هوسى كه از آن پيروى كنند وجود ندارد! اين بت در درون انسان است و انسان با پيروى از آن،به پرستش او مى پردازد. خداوند در قرآن مى فرمايد:”از كسى كه قلب او را غافل از ياد خود كرده‏ايم و پيرو هواى خويش است اطاعت مكن”!٦. همين هوىٰ پرستى سرچشمه كفر و بى‌ايمانى مى شود:” تو را از ايمان به قيامت باز ندارد كسى كه ايمان به آن ندارد و پيرو هواى خويش است”٧. اين گمراهى، بالاترين گمراهى است: “چه كسى گمراه‌ تر است از آن كس كه از هواى نفس خويش پيروى مى‏ كند و هدايت الهى نيافته است”٨. از ديگر آثار هوىٰ پرستى، خروج انسان از حق پرستى و عدالت است:”در ميان مردم به حق داورى كن و پيرو هوىٰ مباش كه تو را از راه خدا گمراه مى‏ كند”٩؛ و “پيروى از هواى نفس نكنيد تا از اجراي عدالت بازمانيد”١٠. سرانجام خداوند،حرف اصلي را در مورد نتايج هوىٰ پرستى اعلام مى نمايد و آن اين است كه اين امر، به فساد جامعه و حتى تكوين مى انجامد:”اگر (آئين)حق،  از هوى و هوس آن‌ها پيروى كند آسمان‌ها و زمين و تمام كسانى كه در آن‌ها هستند فاسد مى‏شوند”!١١…
 
در جامعه،شاهد هستيم پيروى از شهوات و خواسته هاي نفسانى چگونه مردم را به دام فساد و اعتيادهاى خطرناك و انحرافات جنسى و اخلاقى گرفتار ساخته و آنها را تبديل به موجودى زبون، ناتوان و بى‌ارزش كرده و تمام نيروها و سرمايه‏ هاى آنان را پوچ نموده است. شاهديم كسانى را كه به خاطر هواپرستي شان هزاران و گاه ميليون‌ها انسان بى‌گناه را به خاك و خون كشيده‏ و نام ننگين شان تا ابد به زشتى برده مى‏شود.حتى دانشمندانى را مى بينيم كه ابزار دنيامداران شده و دانش خود را به خاطر رفاه دنيوى خويش در اختيار مفسدان نهاده و از اين دانش به ضرر انسان ها اقدام شده است چنانكه دانشمندان و عابدان پرسابقه‏اى همچون «بلعم باعورا» بر اثر پيروى از هواى نفس چنان از اوج عظمت انسانيت سقوط كردند كه قرآن مثل آن‌ ها را به سگ پليدى مى‏زند كه همواره پارس مى‏كند”! ١٢. اما اين مژده را نيز به هوىٰ ستيزان مى دهد كه بهشت جاودان در انتظار آنان است:”اما كسى كه از مقام پروردگار بترسد و نفس خويش را از هواپرستى نهى كند بهشت جايگاه او است”(وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‏ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى)١٣…
—————

١.أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ …” جاثيه/٢٣.   ٢ و ٣. بحارالانوار٧٥/٧٠-٧٧.  ٤.تفسير مراغى٢٧/٢٥.  ٥.اصول كافى٣٣٥/٢ (باب اتباع الهوى‏) حديث١.   ٦. كهف/٢٨.   ٧.طه/١٦.     ٨.قصص/٥٠.   ٩.ص/٢٦.    ١٠.نساء/١٣٥.   ١١.مومنون/٧١.   ١٢.اعراف/١٧٦.   ١٣.نازعات/٤٠.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *