گذرگاه،نه قرارگاه!

 

 

گفت من دو عمو دارم كه از جهت فكرى و سلوك  و رفتار در دو جبهه مخالف هم هستند؛يكى تارك دنيا و اهل رياضت و عزلت و ديگرى جوياي دنيا و اهل عيش و لذت. يكى دنيا را طلاق داده و از آن كناره گرفته و ديگرى آن را به عقد هميشگى خود درآورده و به آن دل بسته؛ اولى،دومى را گمراه پنداشته كه به دنياى فانى دل بسته و دومى،اولى را كم عقل دانسته كه خود را از نعمت هاى حلال محروم ساخته…حكايت آن دو به نزد استاد خود بردم تا مرا راهنمائى كند كدام راه درست مى رود و راه حق مى پويد و كدام بر باطل است و شيوه ناصحيح دارد.به او گفتم :خوب،استاد روش كداميك را تاييد نمود؟ گفت:خيلي جالب بود كه استاد به صراحت گفت:هر دو بر باطل اند! يكى راه افراط مى رود و ديگرى راه تفريط ! راه درست، راه اعتدال است. مولاي دو جهان،امير پرواپيشگان فرمود:”ای مردم! دنیا سرای گذر است و آخرت جای ماندن، پس از گذرگاه ،برای قرارگاه (هميشگى خود،توشه) برگیرید”١. ذخيره سازى و توشه گيرى با تارك دنيا شدن نمى سازد بايد از امكانات دنيوى براى حيات اخروى بهره گرفت…

مى گفت: به استادم گفتم: مولاي متقيان دنيا را چگونه توصيف فرموده است؟ استاد گفت: مولاي ما، به پيروى از قرآن،دنيا را محل تجارت(متجر)خوانده و فرموده:”دنيا،سراى توانگرى است براى كسى كه از آن توشه بردارد و سراى پند است براى كسى كه از آن پند گيرد؛ جاى عبادت و بندگى دوستان خدا و مصلّاى فرشتگان حق، و فرودگاه وحى او و محل بازرگانى دوستان خدا است كه در آن، رحمت و فضل الهى را به دست آورده و سودشان بهشت خواهد بود”٢. او اين معنا را از قرآن،وام ستانده است كه خداوند فرمود:”ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا شما را بر تجارتی که از عذاب دردناک(قیامت) نجاتتان دهد، راهنمایی کنم؟: به خدا و رسولش ایمان آورید و با اموال و جان هایتان در راه خدا جهاد کنید که این برای شما بهتر است، اگر بدانید.(اگر چنين كنيد) خداوند گناهان شما را می آمرزد و به باغ هایی که نهرها از زیر آنها جاری است و خانه های دل پسند در بهشت های جاودان، واردتان می کند. این رستگاری بزرگی است”٣…

استاد ادامه داد:خوشا كسي كه دنيا را مزرعه آخرت و محل تجارت سراي جاويد ببيند و از فرصت ها و امكانات  دنيا ، براي سود سرشار آخرت،بهره بردارى نمايد.اگر كسى دنيا را اين گونه ببيند، همه متاعى را كه در دنيا دارد شامل عمر و دارائى و امكانات و متعلقات آن را در جهت به دست آوردن رضاي الاهى و بهشت جاودانى،خرج مى كند و هيچ يك از فرصت هاي آن را از دست نمى دهد.اگر مالى دارد آن را در راه خدا خرج مى كند؛با احسان و بخشش،به خلق خدا رسيدگى مى كند؛لحظات عمرش را به انواع عبادات و اعمال صالح،زينت مى بخشد و بازرگان موفقى مى شود كه دنياي گذرا را مى دهد و آخرت پايدار را به دست مى آورد. او به استاد گفت: پس به آن عموى تارك دنيا بگويم دنيا،سكّوى پرش به جاودانگى است؛بايد زندگى كنى و از اين زندگى، در كمال فرزانگى،براي سراي باقى،با اعمال صالح توشه بردارى و بدانجا فرستى! و به عموى ديگرم هم بگويم:مرحبا به تو اگر متاع دنيا تو را نفريبد و در خود غرق نكند و بدانى كه بايد تاجر خوبي در نگاه قرآن و مولا باشى…!

گفتم آيا استاد سخنان ديگرى از مولاي متقيان در معرفى دنيا بدرقه راهت نكرد؟گفت چرا، مرا به اين سخنان مولا نيز ارجاع داد كه فرمود: “شما را به دور افکندن این دنیا سفارش می کنم، دنیایی که اگر هم نخواهید ترکش کنید او شما را ترک می کند … پس، در کسب عزت و افتخارات دنیوی با یکدیگر رقابت نکنید و زرق و برق و نعمت های آن شما را پسند نیفتد و از سختی و رنج آن بی تابی مکنید، زیرا که عزت ها و افتخارات آن به پایان می رسد و زرق و برق و نعمت های آن به سر می آید و سختی و رنج آن تمام می شود”٤ و نيز:”مردم در دنیا دو گروه اند: گروهی تا ان جا برای دنیا عمل می کنند که دنیا آن ها را از آخرتشان باز می دارد که می ترسند بازماندگانشان فقیر گردند و خود را (از فقر معنوی اخروی) در امان می دانند، لذا عمر خود را برای سود دیگران تباه می کنند و گروهی دیگر در دنیا برای آخرت عمل می کنند، اما سهم آن ها از دنیا، بدون کار به آن ها می رسد، پس آن ها بهره دنیا و آخرت را با هم می برند و هر دو سرا را با هم تصاحب می کنند در درگاه خداوند آبرومند خواهند بود، در نتیجه هر حاجتی را از خدا بخواهند خداوند از آنها دریغ نیم دارد”٥…

 ————————–

١.نهج البلاغه،خطبه ٢٠٣: ایها الناس! انما الدنیا دار مجاز و الاخره دار قرار، فخذوا من ممرکم لمقرکم.

٢.همان.حكمت١٢٦.

٣.سوره صف،آيه١٠.

٤.نهج البلاغه،خطبه ٩٩.

٥.همان،حكمت٢٦٩.

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *