طبرى، تاريخ يا افسانه ؟

 

 

جرير طبرى(٢٢٤-٣١٠ه=٨٣٩-٩٢٣م)در آمل زاده شد و در بغداد از دنيا رفت.او مشهورترين مورخ اسلامى نام گرفته و تاريخش یکی از قدیمی‌ترین تواریخ عمومی در جهان است. البته دیدگاه کلامی وی در تدوین تاریخش تأثیر گذاشته و تاریخ وی را به عدم بی طرفی در نقل تاریخ متهم کرده‌است. هدف طبری از نگارش تاریخ، عرضهٔ تاریخ جهان از آغاز آفرینش تا زمان خود او بوده‌است.کتاب تاریخ طبری، شرح زندگی بشر از خلقت آدم تا زمان نگارندهٔ آن است.از نظر طبری تاریخ در حکم جریان واحدی است که در آن هر یک از قوم‌ ها، نقش ویژهٔ خود را بازی کرده‌اند و عنایت الهی با فرستادن پیامبران و فرستادن کتاب‌ های آسمانی با مردم همراه بوده و همهٔ مردم را در رودخانه‌ ای که نامش تاریخ است به سوی مقصدی معلوم که روز رستاخیز است رهنمون می‌شود.شيوه تاريخ نويسى او پس از رسيدن به حضرت محمد(ص) گزارش وقايع سال به سال است. جلد نخست تاریخ طبری که تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، مملو از اخبار اسرائیلی است.اولین ترجمه فارسی تاریخ طبری به قلم بلعمى وزير دانشمند منصور سامانى انجام شد كه مشهور به تاريخ بلعمىاست.پس از آن به زبان هاى تركى،لاتين،انگليسى، فرانسه و آلمانى هم ترجمه شد.
 
طبرى، تاریخ را از زمان خلقت شروع کرده و سپس به نقل داستان پیامبران و پادشاهان قدیمی، تاریخ پادشاهان ساسانىو از آنجا به نقل زندگی پیامبر اكرم(ص)می‌پردازد. در این کتاب وقایع پس از شروع تاریخ اسلامی (مقارن با هجرت به مدينه) به ترتیب سال تنظیم شده و تا سال ۲۹۳ هجری شمسی را در بر می‌گیرد.منابع او برای ذکر وقایع دوره‌ های پیش از اسلام که منابع معتبری نبوده‌است با عباراتی مانند (حدثنی،حدثنا،قال) و در مواردی با ذكر  صیغهٔ مجهول با عبارت(ذکر عن)> یاد می‌ شود و برای نگارش تاریخ انبیا و پیامبران هم از قران استفاده کرده وهم از آثار وهب بن مبیته و ابن اسحاق که اهل کتاب بوده‌اند استفاده کرده‌است.یکی از منابع مهم وی برای تاریخ ایران که بخش مهمی محسوب می‌شود نوشته‌ های هشام بن محمد كلبى و خداي نامه ها بوده و برای ذکر تاریخ آفرینش  از منابع یهودی و مسیحی و ایرانی نیز بهره برده‌ است.
 
شیوهٔ نگارش تاریخ طبری، گردآوری نقل قول‌ ها بوده‌ است، اما این کار بی‌هیچ گزینش صحیحی صورت گرفته‌است تا جایی که نقل قول‌ هایی از اشخاصی چون سيف بن عمر در آن به چشم می‌خورد که مورد ردّ بسیاری از محققان قرار گرفته‌است.منبع طبری برای دوران زندگی پیامبر اسلام، تاریخ‌ دانان اهل مدینه سدهٔ هشتم میلادی بود. البته تأثیرات فرهنگ پیش از اسلام نیز در نوشته‌ های این مورخان ملاحظه می‌شود.طبری برای این بخش از آثار كسانى مانند ابن اسحاق زهری، ابو مخنف، ابوالحسن مداعنی استفاده کرده‌ است. اما بخش دیگر تاریخ اسلام که پس از رحلت پیامبر است و به ردّه معروف است و همچنین جنگ‌ های علي بن ابيطالب(ع)از روایات ابن اسحاق، واقدی، ابو مخنف و عمر بن سیف تمیمی است که این روایات در برخی از متون معتبر مورد قبول نيست. عمر بن سیف را بسیاری از علمای رجال زندیق می‌دانند. همچنین او از طرفداران حکومت بنی امیه بود. در نتیجه احتمالات زیادی بر کذب بودن روایات نقل شده از او وجود دارد.
 

تحليلگر محقق تاريخ علامه عسكرى در مورد تاريخ طبرى مى نويسد: تاریخ طبری از سه بخش تشکیل یافته: اول اسرائیلیات و اخبار دروغینی که توسط دشمنان اسلام جعل شده است؛دوم افسانه‏ها؛ سوم اخباری که به صورت حدیث روایت شده است.من در جلد اول معالم المدرستین نوشته‏ام:ده نوع کتمان در کار حدیث نگاری مکتب خلفا بوده است و اگر کسی با دقت به بررسی بنشیند آنها را در تاریخ طبری می‏یابد.یک نوع از کتمان آن است که حدیث را نمی‏آورد و با عبارت كذا و كذا مجمل گویی می‏ كند؛مانند حدیث انذار یوم الدار در تفسیرش ، این کار را ابن کثیر هم در تاریخش کرده که از طبری گرفته است.ديگر كتمان اصل واقعه است مثل كتمان محتواي نامه ابى بكر به معاويه و پاسخ معاويه به او كه هر دو در كتاب وقعه صفين نصربن مزاحم آمده است؛ديگر كتمان وقايع سال سي ام در باره درگيرى ابوذر با معاويه در حاليكه در موارد ديگر به تفصيل وقايع را نقل كرده؛ ديگر عدم تحقيق او در سال وقوع حادثه مثل اشتباه او در حديث افك و سال وقوع آن؛ ديگر نقل افسانه‏هایی به نام تاریخ اسلام كه از شخصی به نام سیف بن عمر تمیمی گرفته كه به اجماع علمای رجال متهم به وضع و جعل حدیث بوده است؛ مثل افسانه جنگى در زمان ابوبكر به نام فتح دارين كه نه دارينى وجود داشته و نه چنين جنگى واقع شده است! و نيز افسانه فتح امغیشیا در عراق در زمان ابوبكر که باز طبری از سیف نقل می‏کند كه خالدبن وليد هفتاد هزار نفر اسير را در دوشبانه روز كنار نهر سر بريد كه آن نهر به نهر خون ناميده شد و سه روز آسیاب ها از آن آب خون، گندم برای لشکر آسیاب می‏کرد در حاليكه اصلا چنين شهرى در عالم خدا نيافريده است! و امثال اين افسانه ها كه ابن اثیر و ابن کثیر تا ابن خلدون، وقایع صحابه را فقط از طبری گرفته‏ اند و طبری هم حوادث وفات پیامبر تا جنگ جمل را از سیف نقل کرده و خوبان صحابه را بد معرفی نموده، و آلودگان و فاسدان را منزه و پاکیزه جلوه داده است.طبری سخن کسی را نقل می‏کند که مالک اشتر، محمد بن ابی حذیفه ، محمد بن ابی بکر و هر کسی که با حضرت امیر(ع)بوده را تخريب كرده و هر کس با بنی امیه بوده، مدح نموده است… 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *