مومنان در آتش

 

 
گروهی از کافران، گودالی را حفر کردند و آن را پر از آتش نمودند و سپس به مؤمنان گفتند یا از دین خود دست بردارند و یا خود را در آتش بیندازند.مؤمنان مسيحى، حاضر نشدند دست از ايمان شان بردارند و وارد آتش می‌ شدند تا اینکه نوبت به زنی رسید که کودک یک ماهه‌ ای در بغل داشت، او به سوی آتش حرکت کرد، اما دلسوزی و ترس از جان کودک مانع ورود او به آتش شد، کودک به زبان آمد و از مادرش خواست تا به همراه او داخل آتش شود، زن، در حالی‌که کودک خود را در بغل داشت، خود را در آتش انداخت١در حاليكه آن كافران نيز به تماشاي اين صحنه هاى دهشتناك ادامه مى دادند.اين حادثه با نام “اَصحاب اُخْدود” (ياران گودال هاى آتش) در متون مسيحى٢ و نيز قرآن كريم٣آمده است.تعداد قربانيان اين قتل عام را تا ٢٠٠٠٠ نفر هم نوشته اند٤.اين فاجعه به دستور ذونواسِ یهودی آخرین پادشاه حمیر در یمن، انجام شد که گروهى از اهالی نجران را به جرم پیوستن به مسیحیت در آتش سوزاند٥.دردمندانه،اين حادثه در قرن٢١ و زمان ما نيز توسط بودائيان ميانمار عليه مسلمانان تكرار شد و مردان و زنان و كودكان مسلمان را در گودال هاى آتش سوزاندند كه فيلم هاى آن منتشر گرديد…
 
گزارش قرآن از اين مومن سوزى به جرم ايمان به خدا چنين است:”مرده باد صاحبان آن گودال آتش [كه مؤمنان را در آن سوزاندند]؛ آن آتشى كه فراوان و بسيار بود، در هنگامى كه پيرامونش نشسته بودند و آنچه از شكنجه و آسيب به مؤمنان انجام مى‌ دادند را تماشاگر و شاهد بودند. و نفرت و دشمنى شان با مومنان، نبود جز ايمان آنها به خداى عزيز حميد”٦.قرآن به جزئیات این ماجرا اشاره ای ندارد و تنها به بیان کلیات ماجرا و عبرت گیری از عاقبت شکنجه گران در جهنم و جایگاه آن مؤمنان در بهشت و طعن و لعن آن جنايت كاران بسنده نموده است.حادثه اخدود در زمان و جامعه‌اى رخ داده كه اختناق و استبداد كامل بر آن حاكم بوده و كمترین آزادى براى عقاید توحیدى وجود نداشته است. ارزش‌ هاى كفرآلود و شرك‌ آمیز، فرهنگ حاكم بوده و باورها و ارزش‌هاى توحیدى به شدت طرد و ناهنجار تلقى مى‌ شده، به ‌گونه‌ اى كه مؤمنان را مستوجب شدیدترین شكنجه‌ ها و فجیع‌ ترین مرگ ها دانسته، كمترین ترحمى به آنان روا ‌نمى‌داشتند…
 
نقل داستان اصحاب اخدود در متون دينى مسيحى و اسلامى ،ستایش از پایدارى بعضى از گذشتگان و استقامت آنها بر سر ايمان و دعوت به آن است كه به ‌رغم سوزانده شدن يا تكه تكه شدن به وسیله اره، دست از آیین خود برنداشته‌ اند٧. قرآن، چنین مقاومتى را از مصادیق صبر در طاعت و جهاد فى ‌سبیل ‌الله دانسته با استفاده از روش الگویى براى تربیت مؤمنان، افزون بر انبیاى الهى از افراد و گروه‌ هاى موحدى چون اصحاب اخدود، ساحران فرعون٨؛ مؤمن آل ‌فرعون٩؛آسیه همسر فرعون١٠؛ اصحاب كهف١١؛ و مسلمانان صدر اسلام١٢؛ یاد مى‌كند كه به رغم حاكمیت كافران و فرهنگ شرك‌آمیز و كفرآلود بر جامعه در برابر انواع فشارها و شكنجه‌ها مقاومت ‌كرده، اغلب سر بر سر آیین خویش نهادند. این كار آنان چنان بزرگ و باشكوه است كه خداوند آن را به غایت ستوده، یادشان را جاودانه و آنان را براى همیشه تاریخ، الگوى مؤمنان معرفى كرده ‌است و برعكس،سست باورانى كه دين لقلقه زبان آنهاست و با كمترين فشار،تاب نياورده و دست از ايمان خود كشيده اند را نكوهش مى نمايد١٣…
 
نقل وقايعى چون واقعه اخدود در متون دينى براي آن است تا تاكيد نمايد زيستن در حاكمیت فرهنگ هاي غیرتوحیدى نبايد موجب فروپاشي اعتقادى و پیروى از اكثریت شود كه هرگز دلیل موجهى براى پذیرش فرهنگ كفر نخواهد بود؛لذا فقيهان نيز گفته‌اند: اگر كسى به گفتن سخنان كفرآمیزى وادار شد، بهتر آن است كه مقاومت كرده از گفتن آن خوددارى نمايد١٤. در روايات برخى ظلم ها به مومنان به حادثه اخدود،شبيه شده است؛از جمله در روایتى از پيامبر خدا و اميرمومنان عليهماالسلام، ضمن پیشگویى درباره كشته شدن هفت نفر از نیكان كوفه در منطقه عذراء (قریه‌اى در شام)،آنان به اصحاب اخدود تشبیه شده‌اند١٥. در برخى نقل‌ هاى این روایت، آنان همان حجر ‌بن ‌عدى و یارانش معرفى شده‌اند كه تنها گناهشان ایمان به خداوند عزیز و حمید بوده١٦ و قتلشان موجب خشم خدا و اهل آسمان مى‌شود١٧.در برخى منابع، حضرت امام حسين علیه‌السلام و یاران او نیز به اصحاب اخدود تشبیه شده‌اند١٨…
 
——————
١.صحيح مسلم٥٩٥/٢.   ٢.نولدکه، تاریخ ایرانیان و عرب‌ ها در زمان ساسانيان/۳۳۰-۳۳۱.   ٣.بروج/٤-٨.
٤.ابن هشام، السیرة النبویه٣٧/١؛ تفسيرقمى٤١٣/٢.  ٥.تفسیر نمونه٣٣٨/٢٦.  ٦.بروج/٤-٨.  ٧.كافى٢٤٨/٨.   ٨.طه/٧١-٧٥.     ٩.مومن/٢٦-٤٥.   ١٠.تحريم/١و١١.   ١١.كهف/١٣-٢٠.   ١٢.نحل/١٠٥-١١٠و آل عمران/١٨٦.    ١٣.عنكبوت/١٠ وحج/١١.   ١٤.المغنى١٠٧/١٠و١٠٩.   ١٥.تاريخ طبرى٢٢٨/٢-٢٢٩؛البداية و النهاية٤٠/٨-٤٥.   ١٦.المناقب٣٠٧/٢؛الغارات٨١٥/٢؛الغدير٥٤/١١.    ١٧.تاريخ دمشق٢٢٧/١٢؛شذرات الذهب٥٧/١؛البداية و النهايه٤٤/٨-٤٥.   ١٨.سعدالسعود/٢٧٤-٢٧٥.
 
 
 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *