حياء

 

 

“یکی از آن دو دختر، در حالی که با حالت شرم و حیا گام برمی داشت، باز آمد و گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا در عوض سیراب کردن رمه ما، به تو پاداشی دهد”١،اين سخن يكى از دختران شعيب به موسى است وقتى او به كمك آنها رفت و از چاه آب كشيد و رمه آنها را سيراب نمود.خداوند واژه”حياء” را براى نحوه راه رفتن و سخن گفتن كوتاه دختر شعيب،به كار برده است.حیاء  به معنای شرم و آزَرم  و خجالت است در مقابل وقاحت و بی‌شرمی.در اخلاق، حیاء نوعی حالت نفسانی در انسان است که موجب خودداری از انجام امور ناپسند می‌ گردد و منشا آن، بيم از قضاوت و سرزنش دیگران و ناظران است.اين ناظران كه فرد از آنها حيا مى كند، خدا،فرشتگان كاتب عمل و مردم هستند كه انسان نمى خواهد در منظر آنان مرتكب عمل زشتى شود.اين حيا،حيائى مطلوب و پسنديده است و فرد و جامعه باحيا،كمتر مرتكب جرم و گناه و اعمال زشت مى شود.تقويت اين حيا يكى از وظايف بزرگ والدين و مربيان و مبلغان است …

 

يكى از آفات حياء،كمرنگ شدن قبح اعمال زشت است.اين كار، با اشاعه فحشاء انجام مى شود يعنى اعمال زشت، به قدرى زياد و رسانه اى شود كه عادى شده و قبح و زشتى آن كمرنگ يا بى رنگ شود.لذا اشاعه فحشاء و رسانه اى كردن آنها،خود گناه كبيره است زيرا موجب زشتى زدائى از جرم و گناه مى شود و امور ناهنجار،به تدريج تبديل به هنجار و امور عادى مى گردد و حيا رنگ مى بازد و افراد از ارتكاب اعمال زشت،باكى نخواهند داشت.حيا كردن از ناظران بشرى خوب است،اما بهترين حيا،حياى از خداست: “از مردم شرم می کنند، اما از خدا شرم نمی کنند با آن که خدا هنگامی که سخنی در شب به خلاف رضای او می گويند، با آنهاست و به آنچه می کنند احاطه دارد و مى داند(کانَ اللَّهُ بِما یعْمَلُونَ مُحِیطاً)٢.علاوه بر خدا،فرشتگانى هم ناظرند و اعمال را مى نويسند:”آیا گمان کرده اند ما اسرار دل و سخنان در گوشی آنان را نمی شنویم؟ بلی می شنویم و فرشتگان ما نزد آنان حاضرند و می نویسند”٣.حياي از خود،هم بسيار مهم است:اامير مومنان فرمود:” هر کس نفسش نزد او گرامی باشد، به آن با گناه اهانت نمی کند”٤؛و نيز”کسی که از مردم حیا کند ولی از خودش حیا نکند، برای خودش ارزشی قائل نیست”٥. و نيز:”نهایت ادب این است که انسان از خودش شرم کند”٦…

 

عوامل كاهش دهنده و از بين برنده حياء عبارتند از: فقر٧،  دست نیاز به سوی دیگران دراز کردن٨،  شُرب خَمر٩، حفظ نکردن وقار١٠ . بنابر سخنی از اميرمومنان(ع)، “کثرتِ خطاهای فرد، موجب کم شدن حیای وی می‌شود”١١. همچنین در روایات، اموری به عنوان موانع حیا و یا به عبارت دیگر علل بی‌حیایی یا کمی حیا معرفی شده‌اند که مهم‌ترین آنها عبارتند از : از میان برداشتن حریم‌ها: امام کاظم (ع) به یاران خود توصیه می‌فرمود: “پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت را برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیاء است”١٢. ديگر : ابراز نیاز به مردم است:امام صادق (ع)فرمود:” دست نیاز به سوی مردم دراز کردن، عزت را سلب می‌کند و حیا را می‌برد”١٣.ديگر: زیاد سخن گفتن است:امام علی (ع) فرمود:”هر که پُرگفت، راه خطا بسیار پوید، و آن‌که بسیار خطا کرد،حياء او‌ اندک شود، و آن‌که حياء او‌ اندک شود، پارسایی او کم گردد، و آن‌که پارسایی‌اش‌ اندک گردد، دلش بمیرد١٤.ديگر شرب خمر است:امام رضا(ع):خداوند تعالی شراب را حرام فرمود؛ زیرا شرابْ تباهی می‌آورد، عقل‌ها را در شناخت حقایق باطل می‌کند و شرم و حیا را از چهره فرد می‌زداید١٥…

 

در اين موارد و مواقع است که جای حیا ورزیدن نیست، همچون: انجام عمل خوب : هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن را رها نکن(پيامبر)١٦؛آموزش علم:” کسی شرم نکند از آموختنِ آنچه نمی‌داند”(اميرمومنان)١٧؛ كسب درآمد حلال :”کسی که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینه‌هایش سبک شود و خداوند خانواده‌اش را از نعمت خویش بهره‌مند گرداند”(امام صادق)١٨؛ خدمت به مهمان:”سه چیز است که نباید از آن شرم کرد: از جمله خدمت کردن به مهمان”(اميرمومنان)١٩؛احترام به ديگران:”سه چیز است که نباید از آنها شرم کرد: از جمله برخاستن از جای خود برای پدر و معلم”(اميرمومنان)٢٠؛دعا و درخواست از خداوند:”هیچ چیز در نزد خداوند محبوب‌تر از آن نیست که از او چیزی درخواست شود، پس هیچ یک از شما نباید شرم کند از این که از رحمت خداوند درخواست کند؛ اگرچه (خواسته او) یک بند کفش باشد”(امام صادق)٢١؛اعتراف به ندانستن:”اگر از کسی سؤالی کردند و نمی‌داند، شرم نکند از این که بگوید، نمی‌دانم”(اميرمومنان)٢٢؛بخشش‌ اندک :”از بخشش‌ اندک شرم مدار که محروم کردن از آن کمتر است”(امير مومنان)٢٣؛خدمت به خانواده.امام صادق (ع)مردی از اهل مدینه را دید که چیزی برای خانواده‌اش خریده و با خود می‌برد، آن مرد چون امام را دید خجالت کشید. امام (علیه‌السّلام) فرمود، «این را خودت خریده و برای خانواده‌ات می‌بری؟ به خدا سوگند، اگر اهل مدینه نبودند (که سرزنش و خرده‌گیری کنند) من هم دوست داشتم، برای خانواده‌ام چیزی بخرم و خودم ببرم٢٤…سرمشق گرفتن افراد از یک اسوه، به منظور تخلق به حیاء، اهمیت بسیاری دارد و پیامبران و معصومان (علیهم‌السلام) سرمشق‌های حیاء معرفی شده‌اند٢٥.همچنین به پیروی مردم از اهل حیاء سفارش شده٢٦،تا آن‌جا که به حاکمان توصیه شده است کارگزاران حکومتی خود را از میان اهل حیاء انتخاب کنند٢٧…

————————

١.قصص/٢٥.

٢.نساء/١٠٨.

٣.زخرف/٨٠.

٤.مستدرک الوسائل، ج١١،ص٣٣٠،ح١٣٢.٨.  

٥ و٦.شرح نهج البلاغة، محمد تقی جعفری، ج١٢،ص٣٧٧. 

٧.بحار الانوار، ج۶۹، ص۴۷و۴۸.    

٨.اصول کافی، ج۲، ص۱۴۸.    
٩.بحار الانوار، ج۶۳، ص۴۹۱.    
١٠. اصول کافی، ج۲، ص۶۷۲.    
١١. بحار الانوار، ج۷۴، ص۲۳۵. 
١٢. کافی، ج۲، ص۶۷۲، ح ۵.    
١٣. کافی، ج۲، ص۱۴۸، ح ۴.    
١٤. نهج‌البلاغه، حکمت ۳۴۹.    
١٥.فقه الرّضا، ص۲۸۲.    
١٦. تحف العقول، ص۵۸؛  کافی، ج۲، ص۱۱۱، ح ۲.  
١٧.نهج‌البلاغه، حکمت ۸۲؛ تحف العقول، ص۲۱۸.       
١٨.تحف العقول، ص۵۷؛من لا يحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۰، ح ۵۸۹۰.
١٩. غررالحکم، ص۳۳۰، ح ۴۶۶۶.     
٢٠. غررالحکم، ح ۴۶۶۶.
٢١.کافی، ج۴، ص۲۰، ح ۴.      
٢٢.دیلمی احمد و مسعود آذربایجانی، اخلاق اسلامی، ص۸۰.
٢٣.نهج‌البلاغه، حکمت ۶۷.    
٢٤.کافی، ج۲، ص۱۲۳، ح ۱۰.   
٢٥.کافی، ج۱، ص۴۴۴ وج٢،ص٥٦.    
٢٦.تحف العقول،ج١،ص١٧٧.

 ٢٧.همان.ج١،ص١٣٧.  

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *